زبان عشق
دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۱۴ ق.ظ
در زبان عشق، هوا همیشه معطر است.
در زبان عشق، واژگان همواره نرم و لطیف و مهربانند.
در زبان عشق، هرگز کسی با کسی به تندی سخن نمی گوید.
در زبان عشق، واژگان بوی خشونت،نفرت،کینه و دشنامی نمی دهند.
در زبان عشق، قضاوت و سنجش راهی ندارند.
در زبان عشق، معیار و ارزش وجود ندارند.
در زبان عشق،احساسات وعواطف توصیفی و شرطی،اعتباری ندارند.
در زبان عشق؛ انسان ،گرگِ انسان نیست؛
بل که انسان؛
هم زبان ،هم دل ، هم سِرّ ، هم سَر و هم راهِ انسان است.
خوشا عشقِ خوش آغازِ خوش انجام
همه ناکامی اما اصل هر کام
خوشا عشق و خوشا عهد خوش عشق
خوشا آغاز سوز آتش عشق
اگر چه آتش است و آتش افروز
مبادا کم که خوش سوزیست این سوز
چه خوش عهدیست عهد عشقبازی
خصوصا اول این جان گدازی
هر آن شادی که بود اندر زمانه
نهادند از کرانه در میانه
چو یکجا جمع شد آن شادی عام
شدش آغاز عشق و عاشقی نام
بتان کاردان خوبان پرکار
در آغاز وفا یارند وخوش یار
ولیکن از دمی فریاد فریاد
که عشق تازه گردد دیر بنیاد
نوای عشقبازان خوش نواییست
که هر آهنگ او را ره به جاییست
اگر چه سد نوا خیزد از این چنگ
چو نیکو بنگری باشد یک آهنگ
حکایت ماند بر لب نیم گفته
شکسته مثقب و در نیم سفته
غرض عشق است اوصاف کمالش
اگر وحشی سراید یا وصالش
وحشی بافقی