آهنگِ فرهنگ

ازپنجره ی سه بعدی فرهنگ ایران باستان، نگاهی:نیک اندیشی،نیک گفتاری و نیک کرداری.

آهنگِ فرهنگ

ازپنجره ی سه بعدی فرهنگ ایران باستان، نگاهی:نیک اندیشی،نیک گفتاری و نیک کرداری.

بزرگترین سرمایه ی انسان،
نعمت نگاه کردن ، گوش سپردن و اندیشیدن است.
البته دیدنی که حجاب نداشته باشد ،
شنیدنی که با گذشته معنا نشود و
اندیشه ای که ایستا و یک سویه نباشد.

انسانی که بدین گونه ببیند و بشنود و بیاندیشد،
هنرمندی یگانه است.

******************************

در تولدت انتخاب می شوی
ودر زندگی باید انتخاب کنی؛
اگر انتخاب نکنی،دوباره برایت انتخاب می کنند!
نخستین بار که انتخابت کردند،تقدیر تو بود،
این بار اگر دیگران انتخاب کنند،تقصیر توست.

آن گاه که انتخاب حق را درک نکنی،
مجبوری انتخاب خلق را بپذیری.
خلقی که روزمرّگی و اجتماع زدگی را انتخاب کرده اند،
تو را نیز دچار این آفات خواهند کرد.

آدمی وقتی انسان شد،باید دست به انتخاب بزند،
چه در میان خلق و چه از میان اشیاء جهان.

****************************

خودم و همه دوستان کامنت گذار را به تامل در خصوص این چند پرسش دعوت می کنم:

هر یک از ما طبق چه معیاریا معیارهایی ادعا می کنیم که حرف مان و یا رفتارمان درست یا درست تر است؟
نظر درست از نظر غلط وهم چنین رفتار درست از رفتار نادرست ،چگونه تمییز داده می شود؟

در ثانی،این معیارها از کجا آمده اند؟
چگونه ساخته شده اند؟
آیا کسی یا کسانی این معیارها را ساخته اند؟

اگر بلی،آن وقت باید پرسید :
این اشخاص چه کسانی هستند و به چه منظور دست به چنین کاری زده اند؟؟

**********************************

[استفاده و بهره برداری از مطالب به شرط یادآوری منبع،آزاد است]

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

در دبستــــــان یــــــــونــگ

سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۹ ق.ظ

کارل گوستاویونگ CARL GUSTAV JUNG روانشناس برجسته سوئیسى و بنیانگذار روانکاوى تحلیلى در سال 26 ژولای 1875در "کِس ویل" دیده به جهان گشود.در دانشگاه بازل پزشکى خواند و سپس دردرمانگاه روان پزشکی زوریخ ، دستیار روانکاوى شد. او در آغاز زیر نظر "پى یر ژانه" در پاریس مدتى تحقیق کرد و بعدها شاگرد "اویگن بلویلر" شد .پژوهش های اولیه یونگ به هنگام کار در درمانگاه زوریخ به نام «بورگ هولستی» منتشر شد.

او در این پژوهش ها، پیشگام طرح نظریه ی " تداعی آزاد " بود که از تداعی کلمات (و برآوردن میزان درنگ قبل ازپاسخ و مناسب بودن کلمه ی پاسخ داده شده) استفاده می کرد تا به اندیشه هایی که بار هیجانی در ناخودآگاه دارند،دست یابد. یونگ در سال 1906 اثری درباره ی آن چه بعدها "اسکیزوفرنی" نامیده شد، نوشت. یونگ نسخه ای از این اثر با عنوان «روانشناسی فراموشی زودرس» را برای "فروید" فرستاد و از این طریق نوعی همکاری و دوستی با او را  شروع کرد که این رفاقت علمی تا سال 1913 و انتشار «روانشناسی ضمیرناخودآگاه» ادامه داشت.

او طی این دوره یعنی در سال 1911 ،ریاست انجمن بین المللى روانکاوى و سردبیری مجله ی آن انجمن را به عهده داشت. یونگ در همین دوره به پژوهش مداوم درباره ی "اسطوره شناسی" ، " قصه های پریان" و "ادیان" پرداخت.او در 1914 از فروید گسست و مکتب روانشناسى تحلیلى اش را بنیاد نهاد.جدایی یونگ از فروید تا حدودی به دلیل امتناع او از پذیرش تفسیرِعمدتاً جنسی فروید از لیبیدو و "روش کار" شان بود.چرا که مباحث فروید ببیشتر بر تجربه علمی استوار بود (البته علم در معنای قرن نوزدهمی و تجربی خود) در حالی که یونگ کمتر به تحلیل داده‌ها و تعمیم‌های علمی تأکید می کرد؛ و اساس کارش را بیشتر بر شهود و مکاشفه قرار داده بود.

روانکاوی یونگی به صورت فزاینده ای به بررسی این امر می پردازد که « چگونه وجود انسان و زندگی اش معنادار می شود» در حالی که فروید علل رفتارها و آسیب شناسی روانی را در دوره ی کودکی جست و جو می کرد. یونگ به آینده می نگریست و در جست و جوی کشمکش کمابیش رمانتیک هویت یابی و خودیابیِ انسان بالغ بود.یونگ سفرهاى متعددى به آفریقا، آمریکا و هند کرد و با "ریچارد ویلهلم" در مطالعات مربوط به چین و با کارل کرینى در اسطوره شناسى همکارى کرد.

کارل گوستاویونگ  در 6 ژوئن 1961 دیده از جهان فرو بست.سال های پایانی عمر یونگ در فعالیت های شخصی شخصی گذشت؛ در نزدیکی های زوریخ زندگی می کردو خانه ی او در کنار یک دریاچه چنان زراحی شده بود که نمادی باشد برای تکوین روانشناسی اش.

برای فهم دبستان فکری یونگ، درک کلید واژه هایی چون:کهن الگو،ناخودآگاه شخصی،ناخودآگاه جمعی، پرسونا،سایه،آنیما و آنیموس ضروری است.ازجمله آثار یونگ که به زبان فارسی نیز ترجمه شده اند،می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-انسان وسمبـــلهایش/متــرجم:محمـود سلطانیـــه/تهـران:انـتشارات جامی/1377 .

-پاسخ به ایّــوب/متــرجم:فــؤاد روحـانــی/تهــــران:انـــتشارات جـــامی 1381 .

-تحلیـل رؤیـا /متـــرجم: رضـا رضـایـی/تهــــران:انــتشارات افــکار / 1377.

-روانشناسی ضمیرناخودآگاه/مترجم:محمّدعلی میری/تهران:انتشارات فرهنگی  /1377.

-یـــوگا / متـرجم: جلال ستــاری/ تهــران: انتـشارات میتـــــــــــرا /1379.

نظرات  (۷)

سلام مجدد بر نیکان گرامی و ارجمند 

 

چه جواب کامل و مبسوطی نوشتی. 

 

در مورد ضد را به ضد می توان شناخت ، اجازه بده داستانی از مصر تعریف کنم چون می دانم دوست داری و همچنین خوانندگان نیز لذت می برند. اتفاقا شما بیشتر از من اهل تفحص و مطالعه دقیق هستی. من نیز کتب یهودیت و مسحیت خواندم و اگر اشتباه نکنم کتبش بصورت فایل دارم. یکی از دلایلی که باعث شد بخوانم بخاطر این بود که دائما می شنیدم : قرآن فقط داستانه! وقتیکه آن کتابها را خواندم فهمیدم کتب آنان نیز نقل داستان و گفتگوها هست. برایم جالب بود که مثل خودم کتابهای ایشان را خواندی. یکمدت احساس خوبی نداشتم و می گفتم مبادا اشتباه کرده باشم ولی تجربه علمی و جویای تحقیق شدن اشکالی نداره. گاهی هم می گفتم بالاخره کرمانشاه و ایران ، یهودی و مسیحی داره، بالاخره برای شناخت بد نیست. ولی خوب ، با حرفهایی آشفته می شدم. برخی حرفها بی خوده ولی روی آدم تاثیر می گذارد. آخرش گفتم : مگر مبلغ بودم ؟ بصورت تحقیقی خواندم والسلام. 

خوب! ممنونم که در مورد چند شخصیت مرا مطمئن کردی که یهودی بودند. نیکان جان ، من شاید در ظاهر ضد یهودی نشان دهم ولی ضدیتی ندارم و از اینکه ثروت را در مشت گرفتند و در تمام جهان نفوذ کلام و دستور دارند کمی باعث عذابه! اینکه عید پوریم دارند بکنار! و.... 

نیکان گرامی من انسان دوست هستم و از نگاههای رادیکال فرار می‌کنم. ولی این رو حتما جواب بده! نیکان جان گاهی احساس می‌کنم رادیکال و تمامیت خواهم و.... ازین حالت فرار می‌کنم ولی بازهم دنبالمه. حالا بعدا مطلبی می نویسم که بهم گفتند برای نظارت و مشاورت مناسب هستی که تقریبا درسته. یعنی احساس می‌کنم درسته. 

ببخشید اگر درین مورد نوشتم. در حقیقت مشورت هست با شما. شاید بدرد دیگران هم بخورد. 

 

داستان ضد 

« زهر را با زهر بی اثر کردن » 

در ژاپن ماهی فوگی را که پر زهر است می خورند ولی با آن نوعی هشت پا می خورند که سم این یکی سم دیگری را از بین می برد. 

 

در خوراکهای رومیان ، سرب در شراب بود ولی بواسطه لیوان یا جام نقره ای ، خنثی می شد. ایرانیان و چینیان نیز این راز را فهمیدند. عمدا سرب به شراب می زدند تا امپراطور یا سرداران را حذف کنند که با جام نقره و قاشق نقره ، تا حدودی اینرا دفع کردند. 

 

در مصر باستان 

مدتها ، لیموترش را لیمویی ایرانی پارسی می دانستند ولی مصرف می کردند. دو اعدامی به محل مارهای افعی هدایت شدند. لیمو فروشی دلش سوخت و به هردو یکی لیمو داد. یکی از آنان گفت : این همان میوه شرق است که بنیه را ضعیف می‌کند و لیمویش را به دیگری داد. آن یکی هر دو لیمو را خورد و اعدام شدند. ولی یکی از اعدامی ها پس از چندبار بی اختیار ادرار کردن و عرق بیش از حد ، زنده شد!!! تحقیق کردند و فهمیدند که لیمو اثر ضد سم دارد و ایرانیان بصورت درست در غذاها و حتی آب لیموترش تغذیه می کنند. 

 

البته این داستان زیاد ربطی نداشت ولی جالب هست. 

 

بله ، بله ، ممنونم. آخه تحقیق گسترده‌ای روی افزایش قد داشتم و فهمیدم که همان حرکات یوگاست البته با حفظ تغذیه سالم. و البته کافی. 

 

شمیسا را می شناسم. کتاب در مورد اوزان عروضی نوشته. البته این کتاب را نمی دانستم که خداروشکر از طریق شما آشنا شدم. 

 

بزرگواریت را می رساند. 

 

منهم متشکرم. بحث علمی با شما ، یعنی همین که یک چیز شما میگی ، یک چیز من ، در دانستن بیشتر من خیلی اثر گذاشته. راستی! سعی می‌کنم بصورت کتاب « زبان بوماسیایی » را بنویسم. اینجا حیف میشه و تنها قسمتی ازش می نویسم. البته بعداز اینکه هزینه جور کردم و ثبتش کردم. نسخ آنرا به شما می دهم و باعث سرافرازی هست. همچنین نیکان جان خیلی کار داره و فقط چند فصل آن زبانشناسی خواهد بود. دیگر وب را هرگز حذف نخواهم کرد. 

راستی! به من انرژی تازه‌ای دادی تا بنویسم و شروع کنم. 

 

خلاصه خیلی ممنونم. تشکر ، تشکری بی کران 

 

 

پاسخ:
سلام بر شمای نازنین

خب،کامنت به گونه ی بود که چنین پاسخی را می طلبید.

-اصول دین،تقلید پذیر نیستند، بل تحقیق پذیرند.لذا ضمیر هر جوینده ی حقیقت آرام نمی گیرد تا مدعیان حقیقت را مداقانه بررسی نماید.ادیان(شریعت مداری-طریقت مداری-حقیقت مداری) در مقایسه با یکدیگر درست تر و دقیق تر شناخته می شوند.بنابراین شما هم کاری را کردی که هر جوینده ی حقیقتی می نماید.اشکان جان، منتها یه نکته را باید همیشه در نظر گرفت و آن این که "پیروان یک دین" همیشه و همه وقت و همه جا،شبیـــه "آموزه های اصیل و واقعی" آن دین نیستند.یعنی از بینش و منش و روش یک یهودی،یک مسیحی،یک مسلمان و یک زرتشتی نمی توان به اصالت دین یهودیت،مسیحیت،اسلام و زرتشت رسید.این عدم شباهت دلایل مختلفی دارد که جایش اینجا نیست .از این رو قضاوت و ارزشیابی روی ادیان و پیروان شان امر بسیار سخت و باریکی است.

-خب،آن ها را در کتاب های مرجع و معتبر خوانده بودم که یهودی هستند. ارجمند،یهودیان در علم آموزی و ثروت اندوزی از پیشگامان و پیشتازان عالمند.

-شما از دید بنده رادیکال و تمامیت خواه نیستی،اما ممکن است مقاومت ات در برابر پذیرش بی چون و چرا و بدون دلیل و منطق برخی از ایده ها و اندیشه های نوظهور و تازه بروزیافته،این ذهنیت را  ایجاد نماید که شما به این دو صفت متصف هستی!! اما به نظر بنده شما برای مشاورت بسیار مناسب هستید، اما شایسته است با اصول و فنون مشاوره حرفه ای نیز عمیقا آشنا گردی.

-روایت های آموزنده و خواندنی ای را آوردی، سپاسگزارم دلاور.

-بله،دکتر شمیسا کتاب های ارزشمندبسیاری دارند که دو کتابِ: بیان و فن بیان نکات بسیار آموزنده ای در حیطه ادبیات دارند.البته میدانی که ایشان دو رمان هم نوشته اند(سیروس در اعماق + مونسون) و کتاب "عشق جادوئی" را نیز ایشان ترجمه کرده اند.

-تبادل نظر یعنی فرآیند مستمر یادگیری-یاددهی که برای طرفین همیشه لذت بخش بوده است.

-پی گیر زبان بوماسیایی باش،انشااله و بحول و قوه الهی به ثمر می نشیند.

-بنده نیز ازشما تشکر می کنم.


سلام بر نیکان گرامی 

اینکه نام لاتین را می نویسی پیوسته متشکرم. یکبار بحثش رفت و ممنونم. حقیقت من فروید را می شناسم اگر چه با تاریخ و ادبیات زیاد مربوط نیست ولی بخاطر سوظن و پارانویا که فروید مطرح کرده بود او را بخوبی خواندم. دامپزشکی خواندم و ناخودآگاه پزشکی و روانشناسی را هم مطالعه می‌کنم. 

فقط من یونگ را جونگ می خواندم. البته شناخت هم نداشتم و ممنونم که یکی از پستهای خودت را خرج دانستن من کردی. 

نیکان جان ، فیلمها و سریالهایی در مورد اشخاص مشهور ساخته می شود که اغلب شخصیت های حقیقی در کنار شخصیت‌های توهم و فرض شده در کنار یکدیگرند. شاید اون خانمه ؟؟؟ از این شخصیت‌های غیر حقیقی باشد و در فیلم حضور داشته ولی در واقعیت الله اعلم! ( با توجه به نظر یکی از بلاگران ) این بهترین جواب است که بذهنم می رسد.

( برنمی گردد ، جواب را بخواند و سوالت را پاسخ دهد! مگر برعکس اتفاق بیفتد! ) بهمین خاطر در حد دانسته خودم جواب دادم تا شک و شبهه‌ای نباشد. 

یوگا مورد توجه همه‌ی روانشناسان بوده و هست. فردی که یوگا کار می‌کند یوگی نامیده می شود. در دوران سرحالی ام در کنار بدنسازی از یوگا بهره می بردم و باید بگویم که بسیار اثربخش در روح و فکر و کشش عضلانی ام بود. همچنین مرفح است. 

++ قابل توجه بچه‌های در سن رشد ، و حتی بعداز بلوغ! یوگا موجب بلندی قد می شود و متدهای بلندی قد در بزرگسالان اکثرا روی حرکات یوگا است. اسکنر ندارم و اگر فرصت شد از حرکاتش عکس می گیرم و می گذارم. البته در بزرگسالان معجزه نمی کند ولی با استمرار چندین سانتیمتر را در پی دارد. حرکات مخصوصی از یوگا با تغذیه سالم و مدت زمانی مطلوب و صبر! 

زوریخ در سوئیس و همچنین اتریش و مجارستان و جنوب آلمان درین دوره ، محل ظهور روانشناسان بزرگی بود که حتی دستی در تاریخ نویسی داشتند. 

فقط برایم جالبه که بدانم یهودی بوده؟ یا نه؟ 

منظور بدی ندارم و انسانیت حقیقی برایم مهم است ولی اکثرا درین دوره یهودی بودند حتی انیشتن هم یهودی بود. اصلا بگذریم ، همین‌طور برای آگاهی خودم پرسیدم. 

 

اگر سمبل شناسی کرده باشه عالیه. حتما می خوانمش. الان نمادها و سپس سمبلها و شناخت آنها برایم مهم است. 

بابت پست بینهایت تشکر. 

 

خیلی مناسب و عالی بود. 

 

تشکر. 

پاسخ:
سلام بر اشکان ارجمند

-تقریر لاتین موجب می شود خواننده لغات را درست تلفظ نماید،شما هم که تذکر دادی بیشتر رعایت می کنم.

-اشکان جان انجام وظیفه بود،حتی الامکان سعی می کنم درخواست دوستان را اجابت کنم،ان هم دوست ارجمندی چون شما که اهل تفحص و پژوهشگری هستی.

- به امیدی خدا،راجع به فروید نیز خواهم نوشت.چون به نظرم فهم عمیق هریک از این دو بدون شناخت دیگری تا اندازه ای ناقص خواهد بود(جز به ضد،ضد را همی نتوان شناخت).میرچا الیاده،دین پژوه و اسطوره شناس برجسته جهان راجع به این دو در اثر ارزشمندش،دیـــن پژوهی چنین می نویسد:«فروید عمدتا در علوم اجتماعی مورد اعتنا بوده است؛ حال آن که یونگ به عنوان چهره ای موجه در حوزه ی هنرها و علوم انسانی ،مخصوصا الاهیات و دین پژوهی مطرح بوده است».

-اگر فیلمی راجع به یونگ ساخته شده من ندیدم، و نفهمیدم آقای احمدی از کدام خانم صحبت می کرد!! آقای استاد جلال ستاری در کتابِ« اسطوره و رمز در اندیشه میرچاالیاده»؛از زبان الیاده می گوید: « زنی تقریبا پنجاه ساله، ستایشگر یونگ،در چند کیلومتری دریاچه ای که هر روز یونگ در آن شنا می کرد،یک ربع زودتر از یونگ وارد دریاچه می شد و شروع به شنا می کرد و منتظر می ماند تا یونگ بیاید.دوست داشت که در کنار یونگ شنا کند،چون حس می کرد در" ناخودآگاه جمعی" شنا می کند». از این زن با خبر بودم، اما این چه ارتباطی با یوگا دارد را نفهمیدم!!

-بله همین طوره،روانشناسی نیست که در خصوص چنین موادری(=یوگا) دست به مطالعه و تجربه نزند. ایشان(یونگ) افزون بر یوگا،در خصوص سایر رویه های تلطیف ذهن و روان از جمله ذن نیز کار کرده اند.

- جوان تر هابه توصیه اشکان جان در خصوص یوگا توجه نمایند(سپاس بابت توصیه ات).

-از یهودی بودن فروید و مارکس و نیچه و انشتین؛مطمئن هستم،اما از یهودی بودن یونگ مطمئن نیستم، چون جایی نخواندم که ایشان یهودی بوده؛ مطالعات بسیار عمیقی بر روی دو دین یهودیت و مسحیت داشته و کتب تورات و انجیل را از زوایای مختلف مورد بررسی موشکافانه قرار داده، اما این که یهودی بوده را چندان مطمئن نیستم.

-میگوئل سرانو در کتابِ« با یونگ و هسه»(این کتاب توسط سیروس شمیسا و انتشارات فردوسی در سال 1370 ترجمه و منتشر شده) می نویسد:« پروفسور یونگ شیفته ی سمبل هاست و آن ها را تفسیر و تجزیه و تحلیل می کند». او شاید تنها فرد منحصر به فردی باشد که بیشتر نمادها و سمبل های موجود را مورد توجه قرار داده است.

-خواهش می کنم،اجابتی بود به یه دوست.

- من هم از شما تشکر می کنم.



اندکی راجبه انیما و انیموس توضیح بدین

 

پاسخ:
سلام بر شما

بر روی چشم،سر فرصت خواهم نوشت.

اما اگر مایل هستی،می تونی به کتاب انسان و سمبل هایش مراجعه کنی.
۲۸ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۳۱ حامد احمدی

یوگا! جالبه. 

احتمالا همون خانومه بهش یاد داده .. ای شیطون!

پاسخ:
سلام بر شما

یونگ افزون بر دانشگری درحوزه روانشناسی و روانکاوی ؛ و پژوهشگری در عرصه روان،قوم نگاری،دین و عرفان ؛ تجربه ای در کشف و شهود و عرفان نیز داشت.طبیعی بود که از همه روش های تلطیف روان روزگار خود اشنا باشد. برای همین دست به سفر به اقصی نقاط جهان زد تا این رویه ها و سیر و سلوک های شناخته شده را از نزدیک و به تجربه دریابد.

+کدام خانمه؟

انسان و سمبل هایش به نظر قشنگ میاد.

پاسخ:
سلام

شاهکار یونگ محسوب میشود.

بسیار خواندنی و انکشافی است این کتاب

ترغیب شدم کتاب را بخوانم.

پاسخ:
سلام بر شما

کدامیک را؟
۲۸ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۱۵ سالار سپهری

یکی از کسایی که این دوره زمونه بایستی خوب خونده بشه و فهمیده بشه یونگه

 یونگ میتونه برخی از تضادهای درونی بشر امروزی رو درمان کنه

پاسخ:
سلام بر شما

همین طوره،

موافقم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی