قرقیسیا= آرماگدون= ؟
عاشق واقعی می خوام که قلبم را زیست کنه
عاشق واقعی می خوام که ذهنم را خوانش کنه
عاشق واقعی می خوام که جسمم را سیر کنه
عاشق واقعی می خوام که روحم را تماشا کنه
عاشق واقعی می خوام که عشقم را فهم کنه
عاشق واقعی می خوام که نگاهم را معنا کنه
متأثر از پستِ آهنگِ عربی اشکان ارشادی
دیروز،20 دی ماه مصادف با سال گشت شهادت " میرزا تقی خان امیر کبیر" بود.امیر در دی ماه 1230 هجری خورشیدی در حمام فین کاشان به شهادت رسید. میرزا تقی خان در خانه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی رشد یافت. هوش و استعداد ذاتی او باعث شد تا قائم مقام فراهانی او را در کنار خود جای دهد و امور مملکت و سیاست کشور را به او بیاموزد. میرزا تقی خان، پس از مرگ محمدشاه ؛ ناصرالدین شاه را از تبریز به سمت تهران حرکت داد. ناصرالدین شاه هم او را ملقب به امیر نظام (فرمانده کل قوا) و پس از نشستن بر تخت سلطنت، ملقب به امیرکبیر و اتابک اعظم نموده به سِمَت صدر اعظمی منصوب نمود.
میرزا تقی خان امیر کبیرصدر اعظم ناصرالدین شاه در ۳۹ ماه (۳ سال و دو ماه و بیست وهشت روز) صدارت خود توانست منشا خدمات فراوانی شود!!(برای موثر بودن،نیاز به 39 سال زمان نیست،اگر مدیر باشی در 39 ماه نیز می توان کاری کرد،کارستان،کارهایی چون امیر کبیر که مصداق بارز این بیت از حضرت مولاناست: کاملی گر خاک گیرد زرشود/ ناقصی ار زر بُرد خاکستر شود).
اقدامات امیرکبیر در همین زمان کوتاه و با وجود مخالفتهای فراوان حتی از درون دربار اقدامات زیربنایی و اساسی برای پیشبرد کشور بوده است. ازجمله خدمات امیر کبیر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1) تمرکز قدرت با مبارزه با ملوک الطوایفی و جنبشهای التقاطی.
2) تنظیم بودجه و ترمیم اوضاع مالی.
3) تقویت بنیه دفاعی و اصلاح وضع قشون.
4)برپایی نهضت علمی و فکری با احداث مدرسه دارالفنون.
5) پیشرفت صنعتی.
6)توسعه ی کشاورزی.
این سخن "گرنت واتسون" انگلیسی، پربارترین کلام در باب اقدامات امیرکبیر است.
او میگوید: « امیرکبیر در ظرف چند سال کوتاه، کار چند قرن را انجام داد »
امیر سخن،علی علیه السلام:
تا دمی که سخن نگفته ای سخن در مهار تواست،
ولی همینکه سخن گفتی تو در مهار آن می شوی.
پس همانطور که سیم و زر خود را در خزانه نگه میداری ،
زبانت را در دهان نگه دار
و گرنه رو به نابودی می روی.
چه بسا سخن نعمتی را سلب می کند
و در عوض آن ، نکبتی را جا می زند.
بهترین راه برای پیدا کردن خود
گم کردن خود در خدمت به دیگری است
ماهاتما گاندی
مجموعه واکنشهای مقامات آمریکایی نشان میدهد این اقدام تروریستی و جنایتکارانه از مدتها پیش برنامهریزی شده و در واکنش به تحولات عراق و حمله به سفارت آمریکا در بغداد صورت گرفته است. همچنین این اقدام تروریستی در زمانی صورت گرفته که کنگره آمریکا به مناسبت سال نو میلادی تا روز ۷ ژانویه تعطیل است و این موضوع دست ترامپ را برای اجرای عملیات و دورزدن کنگره باز نگه داشته است. در همین خصوص پنتاگون مدعی شده است که سردار سلیمانی قصد حمله به دیپلماتهای آمریکایی و دیگر نیروهای نظامی و منطقهای را داشته است. وزیرخارجه آمریکا نیز گفت که عدم اقدام در برابر ایران خطرناک بود.
ترامپ پیشتر چهارشنبه ۱۱ دی ماه و در نخستین روز از سال نوی میلادی، در توییتی نوشت: «ایران بابت جانهای از دسترفته و خسارتهای واردآمده به هر کدام از تاسیسات ما پاسخگو خواهد شد. آنها بهای بسیار سنگینی خواهند پرداخت. این هشدار نیست، تهدید است. سال نو مبارک.» ترامپ پیشتر و در زمان افزایش تنشها در خلیجفارس و زدن پهپاد آمریکایی نیز گفته بود که ایران نباید واکنش ما را دستکم بگیرد.
تحلیلگران این اقدام آمریکا را از این جهت تلافیجویانه تلقی میکنند که کاخ سفید وضعیت شکل گرفته در عراق را به ضرر خود ارزیابی کرده و بیم این را داشت که اعتراضات مردمی در بغداد و دیگر شهرهای عراق تبدیل به روندی شود که تصویب طرح خروج آمریکاییها از عراق را به دنبال داشته باشد. در این میان کاخ سفید نقش سردار سلیمانی در سازماندهی این وضعیت را پررنگ میدانست و بنابراین بلافاصله ترامپ دستور ترور او را صادر کرده است. اهمیت تحولات روی داده در عراق به اندازهای بود که به فاجعهای در کارنامه ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ نیز تبدیل شود.
سناریوی دوم اقدام آمریکا را نه اقدامی تلافیجویانه که اقدامی تحریکآمیز ارزیابی میکند. این سناریو معتقد است که آمریکا اگر بنا داشت اقدامی تلافیجویانه انجام دهد بهترین زمان برای چنین اقدامی هنگامی بود که پهپاد آمریکایی بر فراز خلیجفارس ساقط شد. اقدام تلافیجویانه در آن زمان هم از مشروعیت بیشتری برخوردار بود و هم در زمانی بود که عربستان و امارات انتظار این اقدام را داشتند و طبیعتا در هرگونه اقدام آمریکا همراهی خود را نشان میدادند.
بنابراین از این زاویه ترور سردار سلیمانی را میتوان اقدامی تحریکآمیز از سوی آمریکا با سه هدف دانست:
هدف اول؛ تخمین محاسبات ایران از این اقدام و اینکه ایران تا چه سطحی قصد دارد واکنش نشان دهد.
هدف دوم؛ آمریکا بنا دارد ایران را وارد یک درگیری نظامی در منطقه کند که خواست متحدین آمریکا همچون عربستان و اسرائیل نیز هست.
هدف سوم؛ این درگیری نیز با هدف تخلیه استراتژیک ایران و کشاندن ایران به پای میز مذاکره در شرایط ضعف صورت میگیرد. بهخصوص که ارزیابی آمریکاییها از شرایط داخلی ایران و تحریمها این است که تهران در شرایطی نیست که بتواند یک عملیات گسترده علیه آمریکاییها انجام دهد.
سومین سناریو این فرضیه را مطرح میکند که آمریکاییها در پی ترور سردار سلیمانی بهدلیل پیامدهای گستردهای که میتوانسته در منطقه در بر داشته باشد؛ نبودهاند، بلکه بهدنبال ترور ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد حشدالشعبی بودهاند که از مدتها پیش در لیست تروریستهای تاییدشده دولت آمریکا قرار داشت.
در واقع آمریکاییها بهدنبال این بودند تا با زدن فرماندهان ارشد حشد الشعبی فضای داخلی عراق را برای فشار بر این گروه تحتتاثیر قرار دهند. از اینرو این خطای محاسباتی باعث شد تا آمریکا درگیر یک اقدام اشتباه شود و آثار آن روی نیروها و پایگاههای آمریکا در منطقه بروز خواهد کرد. اگرچه آمریکاییها بلافاصله این خطای محاسباتی را تبدیل به یک دستاورد کردند و مانور تبلیغاتی گستردهای را برای تغییر زمین بازی انجام دادهاند.
منبع: دنیای اقتصاد
خوشا عشقِ خوش آغازِ خوش انجام
همه ناکامی اما اصل هر کام
خوشا عشق و خوشا عهد خوش عشق
خوشا آغاز سوز آتش عشق
اگر چه آتش است و آتش افروز
مبادا کم که خوش سوزیست این سوز
چه خوش عهدیست عهد عشقبازی
خصوصا اول این جان گدازی
هر آن شادی که بود اندر زمانه
نهادند از کرانه در میانه
چو یکجا جمع شد آن شادی عام
شدش آغاز عشق و عاشقی نام
بتان کاردان خوبان پرکار
در آغاز وفا یارند وخوش یار
ولیکن از دمی فریاد فریاد
که عشق تازه گردد دیر بنیاد
نوای عشقبازان خوش نواییست
که هر آهنگ او را ره به جاییست
اگر چه سد نوا خیزد از این چنگ
چو نیکو بنگری باشد یک آهنگ
حکایت ماند بر لب نیم گفته
شکسته مثقب و در نیم سفته
غرض عشق است اوصاف کمالش
اگر وحشی سراید یا وصالش
وحشی بافقی
ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
کلک تو بارک الله بر ملک و دین گشاده
صد چشمه آب حیوان از قطره سیاهی
بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم
ملک آن توست و خاتم فرمای هر چه خواهی
در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید
بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی
باز ار چه گاه گاهی بر سر نهد کلاهی
مرغان قاف دانند آیین پادشاهی
تیغی که آسمانش از فیض خود دهد آب
تنها جهان بگیرد بی منت سپاهی
کلک تو خوش نویسد در شان یار و اغیار
تعویذ جان فزایی افسون عمر کاهی
ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت
و ای دولت تو ایمن از وصمت تباهی
ساقی بیار آبی از چشمه خرابات
تا خرقهها بشوییم از عجب خانقاهی
عمریست پادشاها کز می تهیست جامم
اینک ز بنده دعوی و از محتسب گواهی
گر پرتوی ز تیغت بر کان و معدن افتد
یاقوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهی
دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشینان
گر حال بنده پرسی از باد صبحگاهی
جایی که برق عصیان بر آدم صفی زد
ما را چگونه زیبد دعوی بیگناهی
حافظ چو پادشاهت گه گاه میبرد نام
رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهی
ازآلبرت انشتین پرسیدن که چگونه شد به نظریه نسبیت دست یافتی؟
گفت: در کودکی وقتی از مدرسه به خانه باز می گشتم ، مادرم هر روز می پرسید:
آلبرت عزیزم، بگو بدانم امروز چه سئوال قشنگی در کلاس از معلمت پرسیدی؟
من هم برای آن که پاسخ جالبی به مادرم داده باشم،دائما کنجکاو و پی گیربودم تا سئوال تازه ای از معلمم بپرسم.
این بود که حس کنجکاوی و پرسشگری در من رشد کرد و بعد ها کنجکاوی ام سر از سیارات و کیهان شناسی و نظریه نسبیت در آورد.