آهنگِ فرهنگ

ازپنجره ی سه بعدی فرهنگ ایران باستان، نگاهی:نیک اندیشی،نیک گفتاری و نیک کرداری.

آهنگِ فرهنگ

ازپنجره ی سه بعدی فرهنگ ایران باستان، نگاهی:نیک اندیشی،نیک گفتاری و نیک کرداری.

بزرگترین سرمایه ی انسان،
نعمت نگاه کردن ، گوش سپردن و اندیشیدن است.
البته دیدنی که حجاب نداشته باشد ،
شنیدنی که با گذشته معنا نشود و
اندیشه ای که ایستا و یک سویه نباشد.

انسانی که بدین گونه ببیند و بشنود و بیاندیشد،
هنرمندی یگانه است.

******************************

در تولدت انتخاب می شوی
ودر زندگی باید انتخاب کنی؛
اگر انتخاب نکنی،دوباره برایت انتخاب می کنند!
نخستین بار که انتخابت کردند،تقدیر تو بود،
این بار اگر دیگران انتخاب کنند،تقصیر توست.

آن گاه که انتخاب حق را درک نکنی،
مجبوری انتخاب خلق را بپذیری.
خلقی که روزمرّگی و اجتماع زدگی را انتخاب کرده اند،
تو را نیز دچار این آفات خواهند کرد.

آدمی وقتی انسان شد،باید دست به انتخاب بزند،
چه در میان خلق و چه از میان اشیاء جهان.

****************************

خودم و همه دوستان کامنت گذار را به تامل در خصوص این چند پرسش دعوت می کنم:

هر یک از ما طبق چه معیاریا معیارهایی ادعا می کنیم که حرف مان و یا رفتارمان درست یا درست تر است؟
نظر درست از نظر غلط وهم چنین رفتار درست از رفتار نادرست ،چگونه تمییز داده می شود؟

در ثانی،این معیارها از کجا آمده اند؟
چگونه ساخته شده اند؟
آیا کسی یا کسانی این معیارها را ساخته اند؟

اگر بلی،آن وقت باید پرسید :
این اشخاص چه کسانی هستند و به چه منظور دست به چنین کاری زده اند؟؟

**********************************

[استفاده و بهره برداری از مطالب به شرط یادآوری منبع،آزاد است]

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

دگردیسی دموکراسی و ارکان آن

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۲:۰۰ ب.ظ

بعد از آن که هرکلیس؛حاکم آتن به خاطر مشارکت حداکثری شهروندان در تصمیم گیری های سیاسی، در بیانیه ای رژیم سیاسی آتن را "دموکراتیک" خواند؛ این مفهوم در طول تاریخ سیاسی بشرو درفرازونشیب رویدادها و انقلابات سیاسی گوناگون و مختلف جهان، دستخوش تحول گردیده و به نظر می رسد بحث از آن همچنان ادامه داشته باشد ودرآینده نیز باید شاهد نظریات و تفاسیرجدید ازآن بود.

اما،هم اینک وضع مفهومی اش به اینجا رسیده که برای آن چهار رکن تعریف کرده اند که به نظرازآن ارکان می توان به جای شاخص نیز استفاده کرد.آن چهار رکن بدین قرارند:

رکن اول دموکراسی: وجود رقابت های انتخاباتی عادلانه

رکن دوم دموکراسی: آزادی بیان

رکن سوم دموکراسی: آزادی اندیشه سیاسی

رکن چهارم دموکراسی: مطبوعات آزاد

 

صرف نظر از تبارشناسی مفهوم دموکراسی و نوع بندی های متفاوت از آن و این که چگونه برای آن به این چهار رکن رسیده اند؛ پرسش اساسی این است که آیا این چهار رکن واقعا در کشورهایی که در حال حاضر مدعی دموکراتیک بودن هستند، وجود دارد یا خیر؟

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۰۹
نیکان

دموکراسی

نظرات  (۳)

سلام و درو جناب نیکان عزیز

 

سپاسگذارم از اجابت خواهش و پوزش برای دیر وارد شدن ب بحث و امیدوارم حاصلی از این تعامل عامدانه ببریم (بیاموزم و بیاموزیم)

 

مفهوم کلمه ی «دموکراسی» که حدود پونصد سال پیش از میلاد  کلئیتنس آتنی (دموکراتیک) ابداء کرد رو نیم قرن بعد افلاطون  ب نقد کشید و چند قرن بعد در روم باستان معنی [نان و سیرک] (نانِ بخور نمیر) تفسیر شد و طی دگردیسی ای ک شما هم ارکان اش رو نام بردی امروز داره ب حیات خودش ادامه میده ! 

اما در پاسخ ب سوال پایانی متن 

در کشورهایی ک انتخابات آزادانه و شفاف برگزار میشود و فرد نماینده ی خودش (نه از فیلتر گذشته) را انتخاب میکند نزدیکتر ب مفهوم دمکراسی امروزین زندگی میکنن (بله) وجود دارد .

درمورد رکن اول ک مربوط ب همون انتخاب آزادنه  ست (یاد نوشته ی اوکتاو میربو  ک در سال 1888 نوشته افتادم :( 

« گوسفندان ب کشتارگاه می‌روند بی‌آن ک چیزی بگویند یا ب چیزی امید داشته باشند . اما دست‌کم ب قصابی ک اون‌ها رو می‌کُشه تا بورژوایی اون‌ها را بخوره رأی نمی‌ده . حیوان‌تر از حیوانات ، گوسفندوارتر از گوسفندان ، رأی‌دهنده‌ای است ک قصابش را منصوب  و بورژوایش را انتخاب می‌کنه .»

رکن دوم و سوم رو چون در چنین محیطی زندگی میکنم ب قطعیت میتونم بگم ک اجرا میشه 

درمورد رکن چهارم ک خودش بتنهایی نیاز ب چند کامنت طویل داره ، کوتاه میگم ک هم رای با نظر هابرماس گرانقدر هستم 

 

پاسخ:
سلام و درود بر شما، جانان گرانقدر

خواهش می کنم،دیر و زود خیلی مهم نیست،مهم حضور فعال است که خب، هستید.بله،وب،محلی است برای تبادل نظر و تلطیف و تلخیص آموخته ها.فرآیند یادگیری و یاددهی در ضمن تبادل اندیشه مستتر است.

*******************************************************


از مقدمه ای که تقریر نمودید،تشکر می کنم.

-وجود رقابت های انتخاباتی عادلانه،دلالت بر وجود" احزاب سیاسی اصیل"  دارد. احزابی بیش از سه حزب که به لحاظ شخصیت حقوقی اصالت سیاسی دارند و به لحاظ سازوکار درون حزبی کاملا مبتنی بر اصول دموکراتیک مدیریت می شوند و نه بر اساس سلیقه و یا نظرات شخص بنیانگذار و یا شخصیت های با نفوذ حزب.این احزاب دارای ارگان رسمی(تلویزیون،رادیو،نشریه وسایت) هستند و در حوزه های فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،اقتصادی ، محیطی، حقوقی،اداری،علمی و غیره؛دبیرخانه دارند که نظرات حزب و اعضایش را برای روشن شدن ذهن شهروندان منعکس می نمایند.شهروندان با خواندن آراء و بررسی رویه احزاب؛ امکان انتخاب اصلح برایشان فراهم می شود.افزون بر این ،رقابت بین احزاب برای دسترسی به منابع قدرت و ثروت جامعه(کشور)،باید آزادانه و عادلانه برگزارگردد؛عاری از هرگونه ریب و تردیدی.
-به زبان ریاضی،آزادی بیان،تابعی از آزادی عقیده است و آزادی عقیده نیز تابعی از وجود "آزادی" به مفهوم طبیعی و مطلق آن است.اما نکته ظریف اینجاست که وجود آزادی ریشه در" تفکر انسانی" دارد تا تفکری از این جنس نباشد، معنا و مفهوم آزادی طلوع نخواهد کرد.
-مساله خیزترین و مساله سازترین اندیشه ها،اندیشه سیاسی است.چرا که برای حزب حاکم و سایر احزاب سیاسی فعال در جامعه یک آلترناتیو محسوب می شود.در جامعه دموکراتیک،منعی برای تولد چنین اندیشه هایی در قالب حزب سیاسی وجود ندارد و وجود چنین اندیشه های سرزنش نمی شوند و انگ انحطاط و انحراف نخواهند خورد.
-مطبوعات آزاد،حکایت از این دارد که افزون بر مطبوعاتی که در حوزه های دولتی ، حزبی، خصوصی،مردم نهاد فعالیت می کنند و انتشار می یابند؛لازم است یک سری مطبوعات آزاد و مستقل که فقط و فقط حافظ منافع و مصالح ملی باشند؛ فعالیت نمایند و انتشار یابند.در واقع این مطبوعات؛دیده بان عملکرد حزب حاکم،سایر احزاب (که مبادا با حزب حاکم سر یه سری از موضوعات ملی تبانی ای نمایند که به نفع مصالح ملی نیست)، سازمان های دولتی،سازمان های خصوصی، سازمان های مردم نهاد و غیره است.

+واحد تحلیل( یا به بیانی،متغیر وابسته) در اندیشه سیاسیِِ یورگن هابرماس-فیلسوف و جامعه شناس انتقادگرا از مکتب فرانکفورتِ آلمان- ؛ " مفاهمه " است آن هم در " حوزه ی عمومی " . مفاهمه بین جامعه مدنی و دولت.خب،پیش شرط مفاهمه بین جامعه ی مدنی و دولت ،وجود حوزه عمومی است آنهم پویا و سیال و سازنده نه ایستا و راکد و خفته. معمولا دولت ها خیلی راغب به فعالسازی و پویاسازی و شاید بهتر باشد بگوییم،فعال شدن و پویا شدن حوزه عمومی نیستند؛ چرا که با فعال شدن حوزه عمومی ، "رفتار سیاسی" دولت به شدت تعدیل و عقلانی(عقل عامه پسند) خواهدشد...

یکی از انواع دموکراسی که در چند دهه ی اخیر زیاد از آن صحبت می شود، « دموکراسی دیجیتال » است که دقایقی دیگر در قالب یه پست مستقل به آن اشاره خواهد شد.

سلام

به نظر من این چهار رکن تو هیچ کجای دنیا وجود ندارند

پاسخ:
سلام.

بله،اینطور است که می فرمایید. اما به نظر صفر و یک نباید دید.مقصودم این است که این چهار رکن اولا از کشوری به کشور دیگر(البته در نزد کشورهایی که مدعی دموکراسی هستند) متفاوتند و در ثانی شدت وضعف این چهار رکن در آن کشورها نیز متفاوت است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی